loading...
گفتمان یاران عهد
دعت به همکاری

گروه پژوهشی یاران عهد عضو فعال میپذیرد

این گروه پژوهشی از دوستان برای شرکت در پروژه های تحقیقاتی دعوتبه عمل می آورد

برای ثبت نام در تالار گفتمان ادیان عضو شوید...

رادیو انتظار

آگهی

یار عهد بازدید : 362 سه شنبه 26 فروردین 1393 نظرات (0)

دوران حیات امام هشتم شیعیان، ‌حضرت رضا(ع) دورانی است كه افكار و اندیشه‌های مختلف فلسفی و كلامی بسیاری در معرض برخورد و تعاطی با یكدیگر قرار داشتند و خلیفه وقت مامون نیز به ظاهر به ترجمه و بحث و گفت وگو میان این اندیشه رغبت نشان می‌داد.

یكی از دلایل قابل بررسی تاریخی در پذیرش منصب ولایتعهدی حاكم ظالمی چون مامون از جانب امام رضا(ع)، استفاده از همین فرصت مهیا شده برای نشر و تبیین اندیشه ناب اسلامی در مقیاس جهانی آن روزگار بوده است. چرا كه در آن عصر تمدن اسلا‌می بیشترین متصرفات را در اختیار داشت.

مناظرات امام هشتم(ع) را آن‌گونه كه در تاریخ ثبت شده و به ما رسیده است در مقابل سه گروه ملحدان، اهل كتاب و متكلمان فرق دیگر اسلامی تقسیم‌بندی می‌كنند و معمولا در بیان آغاز این مناظرات چنین روایت كرده‌اند كه مامون به فضل بن سهل، وزیر مخصوصش دستور داد كه پیروان مكاتب مختلف مانند جاثلیق (عالم بزرگ مسیحی) و راس الجالوت (پیشوای بزرگ یهودیان) و روِسای صائبین و هربذ اكبر (پیشوای بزرگ زرتشتیان) و نسطاس رومی (عالم بزرگ نصرانی) و همچنین علمای دیگر علم كلام را دعوت كند تا سخنان آن حضرت را بشنوند و آن حضرت هم سخنان آنها را.

همچنین گفته‌اند هدف مأمون از این كار این بود كه به پندار خویش مقام امام(ع) را در انظار مردم پایین بیاورد، به گمان اینكه امام(ع) تنها به مسائل ساده ای از قرآن و حدیث آشناست و از فنون علم و استدلال بی بهره است. اما منطق علمی و صداقت در كردار امام طرف های مقابل را جذب خود می‌كرد.

روش شناسی مناظرات امام رضا(ع)
پیش از بیان شمه‌ای از این مناظرات باید به چند نكته روش شناختی موجود در شیوه مناظره امام(ع) اشاره كرد كه همواره و در تمام مناظرات آن حضرت رعایت می‌شده كه برخی از این نكات روش شناسانه امروز نیز در میان متفكران مغرب زمین بدون ادعای آشنایی این متفكران با تعالیم اسلامی و علوی مورد توجه است كه خود گویای اتكای بزرگان دین اسلام بر مواجهه عقلی در مباحث معرفتی و دوری از مغالطات رایج و اختلاط‌های ناصواب روشی در این زمینه است.

1- شاید مهمترین نكته روش شناسانه در این مناظرات این است كه: ایشان علاوه بر استدلالات خود با عمل و رفتار توحیدی، مردم را دعوت به انتقال اعتقادات ذهنی به عملی می‌كرد. (گفت وگوی علامه سید جعفر مرتضی العاملی، مورخ و اندیشمند لبنانی با تارنمای آینده) و این بدان معناست كه تنها عقل و آگاهی انسان نیست كه باید در پذیرش حقیقت قانع شود بلكه عواطف و سایر امكانات وجودی آدمی هم باید مورد توجه در حقیقت جویی قرار بگیرد و این نكته‌ای است كه امروزه در میان مباحث جدید معرفتی نیز مورد توجه بسیاری از متفكران قرار دارد.

2- رویه امام رضا(ع) در مناظراتش این نیست كه اعتقادات اسلام [یا اعتقاد خود] را برای طرف مقابل حق بالقوه فرض كند. در واقع حضرت رضا(ع) در مناظرات خود با سران ادیان به دنبال برتری جویی نبودند و با استفاده از عنصر عقل و منطق به اثبات حقانیت اعتقادات اسلامی می‌پردازند.(همان)

3- یك اصل در مناظره وجود دارد و آن این‌كه نمی‌شود با هیچ فردی مناظره كرد مگر این‌كه مشتركاتی بین افراد وجود داشته باشد، به عبارت دیگر هر انسان حتی اگر بخواهد از دیگری سؤالی داشته باشد، باید یك امر مشترك بین آنها وجود داشته باشد و از آن نقاط مشترك برای رفع مجهولات استفاده شود، در واقع باید از مشتركات برای رسیدن به اختلاف ها و رفع آن حركت كرد.(همان)

4 در مواجهه با اهل كتاب نیز ایشان از طریق استدلال عقلی و براساس مشتركات اعتقادی و دینی به رفع اشكالات و به اثبات حقانیت اسلام می‌پرداختند، زیرا بدون تعقل نمی‌توان تناقضات بین ادیان را رفع كرد.(همان)

5- نكته بسیار مهم دیگر و قابل استنباط از ماجرای مناظرات آن حضرت این است كه ایشان به رغم علم به نیت سوء مامون از برگزاری این مناظرات از مناظرات سر باز نزدند و ضمن پرهیز از نیت خوانی (هر چند دقیق و درست كه خود مبتنی بر بصیرت اهل بیت(ع) است) در مقام بحث و نظر به آن اعتنایی نكردند و بالعكس، از برگزاری این مناظرات استقبال كردند. به بیان دیگر سخن گوینده،( البته در مقام بحث و نظر نه در میدان جنگ مانند ماجرای مواجهه خوارج با علی(ع) در جنگ صفین) نه شخصیت و نیت وی باید مورد توجه باشد.

در مناظره با ملحد خدمتگزار امام رضا علیه‌السّلام می‌گوید یكی از زنادقه در حالی كه جماعتی نزد آن حضرت بودند، خدمت امام رسید، امام رو به او نمود و فرمود: اگر فرضاً نظریه شما، در رابطه با مبدا و معاد صحیح باشد - و حال آنكه چنین نیست - آیا قبول داری كه در نهایت ما و شما یكسان هستیم و نمازها و روزه‌ها و زكات های ما و اعتراف ما به مبدا و معاد برای ما زیانی ندارد؟ زندیق كه پاسخی نداشت، سكوت اختیار كرد.

امام ادامه داد و فرمود: اگر نظریه ما در رابطه با مبدا و معاد صحیح باشد - در حالیكه چنین هم هست - آیا قبول داری كه شما هلاك شده‌اید و ما نجات یافته‌ایم؟ زندیق كه باز پاسخی نداشت، سخن را به جای دیگر كشید و گفت: خدا رحمت كند تو را، به من بگو كه او (خدا) چگونه است و كجا است؟ امام: وای بر تو، راه را اشتباه رفتی، او «كجا» را به وجود آورد، او بود و «مكانی» نبود، ونیز او «چگونگی» را ایجاد كرد، او بود و «چگونگی» وجود نداشت، خداوند با كیفیت و مكان شناخته نمی‌شود و با حواس، قابل درك نیست و او را با هیچ چیز نمی‌توان مقایسه نمود. زندیق گفت: بنابراین او چیزی نیست، چون با هیچیك از حواس قابل درك نمی‌باشد.

امام: وای برتو، چون حواس نمی‌تواند او را ادراك كند منكر او ‌می‌شوی، و ما درست بر عكس، بدلیل این‌كه حواس ما از ادراك او ناتوان است یقین می‌كنیم كه او پروردگارما است، و شباهتی با سایر موجودات ندارد.

زندیق گفت: به چه دلیل می‌گویی كه او هست؟ امام فرمود: به دلیل این‌كه وقتی به خویش می‌نگرم می‌بینم كه نمی‌توانم در طول و عرض، چیزی به خود اضافه كنم و یا كم نمایم و نمی‌توان ناخوشی‌ها را از خویش دفع و منفعت را به سوی خود جلب كنم، روی این حساب فهمیدم كه بنیاد هستی من بنایی دارد و لذا به او اعتراف كردم. علاوه بر این با روِیت پدیده ابرها و گردش بادها و جریان خورشید و ماه و ستارگان و غیره كه آیات شگفت انگیز و متقن آفرینش هستند، دانستم كه این امور تدبیر كننده و پدید آورنده‌ای دارند.

زندیق گفت: پس حد و مرز او را برای من بیان كن. امام فرمود: او بی‌نهایت است، حد و مرزی ندارد.

زندیق: چرا؟ امام پاسخ داد: چون هر چه محدود باشد، نهایت دارد و احتمال محدودیت مساوی است با احتمال زیاده و نقصان. بنابراین او محدود نیست و زیاده و نقصان نمی‌پذیرد قابل تجزیه نمی‌باشد و به وهم نمی‌آید. زندیق گفت: توضیح بدهید، این‌كه می‌گویید خداوند لطیف، شنوا، بینا، دانا و حكیم است، آیا شنیدن جز با گوش و دیدن جز با چشم، و ظریف كاری جز با دست و حكمت جز با سازندگی امكان پذیراست؟ امام فرمود: مقصود از این‌كه می‌گوییم خداوند لطیف و ظریف كار است این كه او در پدید آوردن مصنوعات، ظرافت و دقت دارد. نمی‌بینی وقتی شخصی در اخذ چیزی ظرافت و دقت به خرج می‌دهد، می‌گویند فلانی چقدر با لطافت كار می‌كند، بنابراین چرا این معنی به آفریننده با شكوه جهان گفته نشود؟... و این‌كه ما می‌گوییم خداوند شنوا است، برای این است كه هیچ صدایی از او پنهان نیست... و در تشخیص هیچ لغتی اشتباه نمی‌كند بنابراین او شنوا است ولی نه به وسیله گوش و گفتیم او بینا است زیرا او جای پای مورچه ریز سیاه در شب تاریك بر سنگ سیاه را می‌بیند، او حركت مور را در شب قیرگون مشاهده می‌نماید... بنابراین او بینا است ولی نه به وسیله چشم همانند آفریده‌های خود. این مناظره آنقدر طول كشید، تا این‌كه در همان جلسه، زندیق اسلام اختیاركرد. (احتجاج طبرسی ج 2 ص173 171 .)

استدلال اول این مناظره مبتنی بر همان نكته‌ای است كه امروزه به رغم قدمت آن نزد مسلمین به نام پاسكال دانشمند فرانسوی ثبت شده و به شرطیه پاسكال معروف است كه البته پیشتر از امام رضا(ع) در مناظره امام صادق(ع) با یكی از زنادقه مشهور عرب (ابن ابی العوجاء) از سوی ایشان بیان شده است.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
شبهات اخیر

شبهات طرح شده ی اخیر

درباره ما
Profile Pic
سایت پژوهشی یاران عهد قصد دارد قدم کوچکی در نزدیکی ظهور و آگاهی به منتظران مولا بردارد اعضای این سایت از امتیازات ویژه ای برخوردار خواهند شد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما دوستان عاقبت سوریه چه خواهد شد؟؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 81
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 54
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 63
  • باردید دیروز : 87
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 178
  • بازدید ماه : 161
  • بازدید سال : 1,995
  • بازدید کلی : 29,635