يكي از مسائل قطعي زندگی انسان مردن و مرگ است، همه زندهها روزي ميميرند. عمرها در مخلوقات محدود است، اگر چه بعضي ها خيلي عمر ميكنند و بعضي ها كم، امّا در عين حال پايان هر عمر بلندی هم باز مرگ است، مرگ يكي از واقعیتهای قطعي و حتمي است كه همه هر روز ميبينيم، تشيع جنازه ميكنند و گاهي قبرستان ميرويم ميبينيم، شرح حالش را در کتاب ها ميخوانيم این قدر اين مسأله به ما نزديك است.
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبیالقاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیة الله فی الأرضین.
مرگ یک امر یقینی و نزدیک
يكي از مسائل قطعي زندگی انسان مردن و مرگ است، همه زندهها روزي ميميرند. عمرها در مخلوقات محدود است، اگر چه بعضي ها خيلي عمر ميكنند و بعضي ها كم، امّا در عين حال پايان هر عمر بلندی هم باز مرگ است، مرگ يكي از واقعیتهای قطعي و حتمي است كه همه هر روز ميبينيم، تشيع جنازه ميكنند و گاهي قبرستان ميرويم ميبينيم، شرح حالش را در کتاب ها ميخوانيم این قدر اين مسأله به ما نزديك است.
اشتغال به دنیا علت غفلت از مرگ
عواملي باعث ميشود چيزی به اين نزديكي از ما دور بشود، هر كسي در هر وادي مشغول كار است همان كار او را از تذکر مرگ و موت باز ميدارد. یکی از آن اصناف هم ما طلبهها هستیم. ما درس میخوانیم، مینویسیم، این ما را از تذکر مرگ باز میدارد. بايد يك برنامه منظمي داشته باشيم كه از آن مسأله واقعي دور نيافتيم و اين كاري كه دستمان است ما را از آن عقب نزند، عقب بزند خيلي خسارت بار است. چون ميآید و آدم آمادگي ندارد آن وقت ناراحت ميشویم ،«مَنْ كَرِهَ لِقَاءَ اللَّهِ كَرِهَ اللَّهُ لِقَاءَهُ»[2]، مشكلات پيش ميآيد. در عين حال ما بايد هر لحظه آماده رفتن باشيم چون خبر نميكند. بخواهيم هر لحظه آماده باشيم اين غفلت و فاصله، خطرناك است بايد كَمَش كرد، بنابراين ما علت غفلت خودمان را مطرح ميكنيم، ديگران هم بايد مال خودشان را مطرح كنند. آنچه که باعث ميشود ما از مرگ غفلت كنيم همين اشتغال به درس و بحث و مباحثه و مطالعه و اين چيزهاست، همين است ديگر. ما عطاري نداريم كه خريدن و فروختن ما را باز بدارد، كار ما اين است، ميخوانيم، درس ميدهيم، درس ميگيريم، مطالعه ميكنيم، تقريرات مينويسيم و خيلي چيزهاي دیگر، اگر بيش از اندازه مشغول اين كارها بشويم مانع بزرگي براي ما در نزديك تلقی کردن مسأله مرگ است، این را بايد ما يك جوري تنظيم كنيم که هم انجام بدهيم و هم آن مشكل پيش نياید، اگر ما اين را جمع نتوانيم بكنيم، روزگاري پشيماني سخت و خطرناكي را پیش رو خواهيم داشت.
آمادگی برای مرگ با انجام وظیفه
هر كار حتی خوب، اندازه دارد، ما کار خوب بياندازه نداريم. نميشود تمام وقت را به يك كار خوب داد، ما كار زياد داريم، همه بايد به وقت تقسيم بشود. هم بايد درس بخوانيم، هم مطالعه داريم، هم مباحثه داريم، هم كارهاي ديگر داريم، زن و بچه داريم، هم بايد يك كاري كرد كنار اين كه اگر فردا مرگ آمد نگویيم آقا زود آمدي!، او زود و دير نميآید، به وقت ميآید، ولي ما آماده نباشيم ميگویيم زود آمدهاي، او میگوید كي بيایم!؟ اين رَوِش كه تو داري تا آخر هم هر وقت بيایم ميگویي زود آمدي، چون آماده نيستي، كارهاي ديگر ميكني، وقت من را به آن كارها ميدهي، از اين جهت چمدان اعمالت خالي ميماند، لذا هر وقت بيایم ميگویي زود آمدي، هر روز بايد فكر كنيم فردا ممكن است برويم. چه كار بايد بكنيم؟ وظيفه امروز را بايد انجام بدهيم، تمام شد. وظيفه امروز چيست!؟ كنار درس و بحث و مطالعه و اين چيزها بايد انجام بدهيم، هر دو لازم است هم درس بايد بخوانيم و هم آماده براي مرگ و ورود به صحنه آخرت بشویم، اگر يكي را ما انجام بدهيم آن ديگري را انجام ندهیم، خطر پيش ميآيد؛
بنابراين هر روز سهم آن روز را از نظر انجام وظيفه بايد انجام بدهيم. اگر انجام ندهيم واگذار به فردا بكنيم خطر پيش ميآيد. امروز وظيفهمان چیست؟ نماز بايد بخوانيم، بخوانیم، روزه بايد بگيريم بگيریم، واجبات را انجام بدهيم محرمات را هم ترك کنیم، اگر همين امروز عامل مرگ آمد شما آمادهايد، تا فردا كه زنده نمانديد، وظیفه فردا را كه از شما نميخواهند، همين امروز بود که وظيفه را انجام دادید، فردا هم زنده بوديم وظيفه فردا را انجام ميدهيم و اگر آمد باز آمادهايم؛ چون پسفردا که زنده نيستيم تكليف پسفردا را از ما نميخواهند. هر روز که سهم آن روز را انجام بدهيم آن روز آماده مرگ هستيم، بنابراين، اين نبايد فراموش شود. هم بايد درس بخوانيم، هم وظيفه آن روز از واجب و حرام را بايد انجام بدهيم، كه اگر عامل ِمرگ آمد نگویيم زود آمدي! برگرد، برنميگردد! بنابراين راه جمعش اين است، هم خوب درس بخوانيم و هم وظيفه امروز را خوب انجام بدهيم. اگر اين كار را بكنيم هر وقت آمد خوش آمده است.
وقتی كه كار انجام شد ما اطمينان و يقين پيدا ميكنيم و هر وقت مرگ آمد نميگویيم برگرد برو فردا بيا، پس فردا بيا، بعضي ها ميگفتند چه وقت آمدن بود امروز هزار تا كار داريم! نميشود اين حرف ها را گفت، آن هم يكي از كارها است ديگر بايد آماده باشيم. او از همه كارها کاریتر است، بايد بيشتر آماده آن باشيم. امّا بيشتر وقت گذاشتن براي مشاغل ديگر باعث ميشود كه آن سهمش از بين برود و وقتي ميآید ما هم به زحمت بيافتيم. بدمان بياید و اين بد آمدن خيلي بد است؛ بنابراين بنا شد كه جمع بین شغل، طلبگي، درس خواندن و به یاد مرگ بودن و آماده مرگ بودن اين باشد كه هم درس بخوانيم هم وظيفه آن روز را انجام بدهيم، اگر انجام بدهيم هيچ مشكلي پيش نميآید. اين رسم و راه است ديگر، غافل از این ميشويم و همهاش بپردازيم به آن فرداست كه بگویيم زود آمدي برگرد! اميدواريم پروردگار متعال به همه ما توفيق مرحمت كند، اين اولين وظيفه انساني و بندگي كه انجام وظايف روز است ترك نكنيم ان شاء الله. هم كم و آسان است و هم بار ما را ميبندد، چون هر روز جمع ميشود، چمدان پر ميشود.
نثار روح مطهرخاتم انبياء صلی الله علیه وآله و همه حضرات معصومين عليهم الصلاة و السلام و شهداي خط تشيّع و امام شهدا سه صلوات ختم كنيد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
درس اخلاق حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (اعلی الله مقامه)
مدرسه علمیه حضرت صاحب الأمر عجل الله فرجه
منبع: موعود