loading...
گفتمان یاران عهد
دعت به همکاری

گروه پژوهشی یاران عهد عضو فعال میپذیرد

این گروه پژوهشی از دوستان برای شرکت در پروژه های تحقیقاتی دعوتبه عمل می آورد

برای ثبت نام در تالار گفتمان ادیان عضو شوید...

رادیو انتظار

آگهی

یار عهد بازدید : 131 چهارشنبه 27 فروردین 1393 نظرات (0)

بلال فریاد بلند اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

بلال فریاد بلند اسلام
بلال
نام بلال ، همراه است با ایمان و عقیده و استوارى در راه هدف . یاد بلال ، یادآور صبر و مقاومت در برابر دشمن است .
و خاطره بلال ، ثبات قدم و تحمل شکنجه در راه خدا را به یاد مى آورد.
و بالاءخره ...، بلال ، نامى است خاطره انگیز، و یادآور مساوات اسلامى ، مؤ ذن پیامبر، کعبه و فتح مکه ، تقوا به عنوان ملاک برترى ، ارزش انسانى مؤ من و... بسیارى مسائل دیگر.
در فتح مکه ، پیامبر اسلام بلال حبشى را ماءمور کرد تا برفراز کعبه رفته و با نداى بلند، اذان بگوید.
این عمل ، هم طنین افکن ساختن نداى توحید از نقطه و در محلى است که قبله گاه مسلمین است ، و هم اعلام برابرى انسان‌ها از هر نژاد و رنگ و ملیت و زبان . و خط بطلانى است بر پندارهاى موهوم اشراف ، که برترى‌ها را در قبیله و رنگ و ثروت و امتیازات طبقاتى و عناوین تشریفاتى مى دانستند.
طبیعى است که اذان گفتن بلال بر بام کعبه ، براى خیلى از مشرکین گران بود.
برده تحقیر شده و غلام سیاه پوست دیروز، امروز سخنگوى نهضت اسلام و مؤ ذن پیامبر شده و در اسلام ، مقام و منزلتى خاص یافته است .
عیبجوئى و استهزاء برخى از مشرکین را در این مورد، این آیه قرآن پاسخ داد که :
اى مردم !... ما همه شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را گروه گروه و قبائل گوناگون قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. همانا گرامى‌ترین شما نزد خداوند، با تقواترین شماست و خداوند، دانا و آگاه است.( یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفو ان اکرمکم عندالله اتقیکم ، ان الله علیم خبیر (حجرات ، آیه 13)

نزول این آیه ، در شاءن بلال و در رد ملاک هاى غلط و افکار موهوم کافران بود و مرتبه و مقام بلال را دو چندان بالا برد.
بلال شکنجه شده دیروزى ، اینک در سایه اسلام ، عزیز و گرامى است .
برده آزار دیده عصر جاهلیت ، در پناه دین ، امروز محترم است .
بلال ، در تمام مدت حیات پیامبر، اذان گوى آنحضرت بود و بانگ جانبخش ‍ او در دعوت مردم به نماز، تا آخرین روز زندگى رسول خدا ، طنین افکن بود.
اما... پس از رحلت پیامبر، بلال دیگر اذان نگفت . زیرا آنکس را که بلال ، به پیشوائى و امامتش براى مسلمانان عقیده داشت ، با مسلمین نماز نمى خواند. کسان دیگرى بودند که بلال نمى خواست مؤ ذن آنان باشد.
از اینجهت ، رخت سفر به شام بست و تا پایان عمر، در همانجا ماند و ملت اسلام را براى همیشه ، در انتظار شنیدن اذان بلال گذاشت .
در این نوشته ، با ترسیمى از چهره الهام بخش و مصمم بلال آشنا مى شویم تا شاید از رهگذر این شناخت و معرفت ، از اسوه اى دیگر تاءسى بجوئیم و از الگوئى دیگر که تربیت شده دامان اسلام است ، الهام بگیریم .
انسان نمونه اى که :
در راه دین و در ره ایمان و اعتقاد
کوهى است استوار
هرگز نکرده است براى کسى سجود
جز بر خداى دادگر و آفریدگار
آرى ... بلال ، اسوه ایمان و زندگى است
نام و وفا و عشق و فداکارى بلال
صبر بلال و همت و جانبازى بلال ،
جاوید و زنده است .
از ما درود پاک بر آن قهرمان صبر
در آستان اسلام
بلال ، فرزند رباح حبشى ، از اصل و تبار مردم حبشه در آفریقاى سیاه بود که سال ولادت او را، دهمین سال پس از عام الفیل دانسته اند. پدر و مادر بلال برده بودند و بلال ، دوران نوجوانى و جوانى خود را همزمان با اوج فسادها و تباهى هاى قریش سپرى کرد.
قریش ، اهل ستم و فساد و گناه بودند، حتى گاهى مجالس عشرت و لهب و لعب خود را در کنار خانه خدا بر پا مى کردند.
بلال ، بخاطر فطرت پاکش ، از فسادهاى قریش ، رنجیده خاطر مى شد و خود عملا مى کوشید تا به فساد کشیده نشود.
صداقت و پاکى بلال باعث شده بود، با اینکه برده اى سیاه بود، مورد توجه قرار گیرد و به او احترام قائل شده و کارهاى بزرگ به او بسپارند. گر چه بلال ، در محرومیت و تحقیر، همچون دیگر بردگان بود ولى به خاطر خصلت هاى نیکش ، نسبت به بردگان دیگر از موقعیت بهترى برخوردار بود.

در عین حال ، نفرتى که از مشرکان و اربابان داشت ، سر جاى خود محفوظ بود و با گذشت سالها، نفرت و بیزارى او از فسادهاى اربابان عیاش و سودجو و ظالم بیشتر مى شد و در پى چاره و فرصتى بود که بتواند روح پاکش را تعالى بخشد و از بند آن بندگان شهوت و قدرت و صاحبان زر و زور نجات بخشد.
وقتى خورشید اسلام در مکه درخشید و حضرت محمد (ص ) به پیامبرى و نجات انسانها مبعوث شد، بلال ، در حدود سى سال داشت .
بعلت رفت و آمدهایش به شهر، خبر دعوت جدید محمد (ص ) را شنید. روح تشنه اش به دنبال اخبارى تازه و آگاهى دقیق‌تر از پیام دعوت این پیام آور بود. کم و بیش بعضى از آیات قرآن هم به گوشش خورده بود.
یک شب پس از انجام کارهایش ، فرصتى پیدا کرد و خود را به حضرت رسول (ص ) رساند و از زبان مبارکش آیات قرآن را شنید. اشک شوق در چشمان بلال ، حلقه زد. او گمشده اى را پس از سالیان دراز یافته بود و اینک ، متواضعانه ، خود را بر قدم هاى آن پیامبر افکند و اسلام را پذیرفت . گر چه بلال مى دانست بخاطر مسلمان شدنش ، شکنجه‌ها و آزارهائى را در پیش ‍ خواهد داشت ، لیکن عشق او به حق و دلباختگى اش به پیامبر و آئین او، او را براى تحمل هر گونه شکنجه و سختى در راه ایمان ، آماده ساخته بود.
دور از چشم اربابانش و براى مصون ماندن از اذیت آنان ، هر شب مخفیانه به دیدار پیامبر مى رفت و جان شیفته خود را در زمزم کلام آن پیامبر پاک ، طراوتى تازه مى بخشید.
رفت و آمدهاى او به حضور پیامبر، کم کم آشکار شده بود.
روزى در مسجدالحرام در حال طواف به دور کعبه بود. وقتى به بت‌ها رسید به آنها پرخاش و اهانت کرد و به یکى از آنها آب دهان انداخت . بى خبر از اینکه یکى از مشرکین ، تمام رفتار او را زیر نظر دارد. خبر به امیه بن خلف ، صاحب بلال رسید(اعیان الشیعه ج 14 ص 106(.
امیه ، که از سرسخت‌ترین دشمنان اسلام و رسول خدا (ص ) بود و هرگز باورش نمى شد که برده اى از بردگانش به اسلام بگرود، بشدت خشمگین شد و گفت : بلائى بر سر او بیاورم که دیگر کسى هوس مسلمان شدن نکند.
بلال هم آمادگى براى تحمل شکنجه را داشت . صحبت هاى امیه با او، هرگزنتوانست او را قانع کند که دست از پیامبر و دین او بکشد. از این رو تصمیم گرفت که با خشونت رفتار کند.
شکنجه در راه خدا
اینک درون مکه ، خبرهاى تازه اى است
در گوشه و کنار،
از قدرت و شکیب غلامى خداپرست
بحث است و گفتگوست
اینک بلال ، زیر شکنجه است ،
- بى دفاع !
در زیر آفتاب
جان در گلو، نداى زبانش : احد، احد،
با پیکرى کبود و سیه فام و زخمدار
در راه فکر و ایده خود مى کشد عذاب
جسم نحیف و لاغر این برده سیاه
مى سوزد از حرارت و گرماى آفتاب در زیر تازیانه ارباب زور و زر
دیگر نمانده پیکر او را توان و تاب .
صبحى امید بخش ، پس از این شب سیاه
افکنده است در دل او آتش یقین
پاینده نیست ظلمت شب ،
- صبح مى دمد!
دیرى نمى کشد که صداى اذان او
خواهد فکند، در دل این آسمان ، طنین
بر بام کعبه ، بانگ اذانش چنان رساست ،
کز صولتش به لرزه فتد قلب مشرکین
الله اکبرش بدمد روح انقلاب ،
در جان مسلمین ...
برنامه شکنجه ، آنهم در ملاء عام و در برابر چشم دیگران ، رسمى بود که سران شرک براى زهر چشم گرفتن از دیگران ، به آن مى پرداختند، بعلاوه این را نوعى تفریح و سرگرمى هم به حساب مى آوردند.
اینک طبق اعلام در شهر، مردم زیادى به تماشاى صحنه شکنجه و آزار بلال ، غلام امیه بن خلف جمع شده بودند. مردم ، هم سرسختى امیه را در دشمنى با اسلام مى دانستند و هم اشتیاق زائدالوصف بلال را به دین محمد (ص ) و منتظر بودند ببینند بر سر این برده سیاه چه خواهد آمد.
برخلاف انتظار امیه ، صحنه آزار بلال ، نه تنها مانع از گرایش افراد به اسلام نمى شد، بلکه میزان مقاومت و استوارى مسلمین را هم در راه آئین خود، بیشتر مى کرد و مقاومت مردانه بلال در زیر شکنجه ها، عده اى را به اسلام ، جذب مى کرد. بلال یکى از هفت نفرى بود که اسلام خود را آشکارا کرده بود.
خاندان یاسر هم (یاسر، سمیه و پسرشان عمار) از این گروه بودند که بخاطر دینشان مورد شکنجه هاى سخت قرار گرفتند و یاسر و سمیه اولین شهداى راه اسلام بودند که قامت استوارشان درهم شکست و به شهادت رسیدند ولى ایمان و اراده شان درهم نشکست .
بلال هم از این جمع بود و به همین جهت هم شدیدا مورد شکنجه قرار گرفت و به دستور امیه ، در مقابل دیدگان مردم ، با دست‌ها و پاهائى بسته ، در زیر آفتاب سوزان حجاز، روى زمین داغ خوابانده مى شد و سنگى بزرگ بر روى سینه او نهاده مى شد تا بدنش به زمین داغ چسبیده و گوشت پیکرش و پوست بدنش بسوزد(سیره ابن هشام ج 1 ص 381 والاصابه ج 1 ص 165.)
بلال ، دل به خدا سپرده بود و بدون ناله و افغان ، تحمل مى کرد و فقط نداى احد، احد سر مى دادم
یادى از ناله جانسوز بلال
که در این دشت پر از خوف و گزند به احد بود بلند...
بلال ، در برابر خواسته امیه که اصرار داشت تا از آئین محمد دست بردارد یا آنقدر در این حالت بماند تا بمیرد، جواب مى گفت :
اى امیه ! همچنانکه قبلا گفته ام . ایمان به رسالت محمد (ص ) از روى هوى و هوس نبوده که گاهى به آن دل بندم و ساعتى از آن دل برکنم . تو مرا از عذاب و رنج مى ترسانى ؟ یقین بدان که در زیر شدیدترین رنج ها، جز شهادت بر وحدانیت خدا و رسالت محمد (ص ) سخنى از زبانم نخواهى شنید (اعیان الشیعه ج 14 ص 106 – 105)
شکنجه‌ها ادامه مى یافت ، سنگهاى گداخته بر پوست بدنش مى چسبید و آنرا مى سوزاند، و گاهى پوست بدن کنده مى شد. بعضى از تماشاچیان از دیدن این صحنه رقت انگیز، چشم خود را مى بستند و به سوى دیگر نگاه مى کردند ولى ابوجهل و امیه و دیگر دشمنان پیامبر، از تماشاى عذاب بلال ، لذت مى بردند و قهقهه سر مى دادند و شادى مى کردند.
بلال ، با قدرت ایمان و اراده آهنینش ، پایمردى و استوارى نشان مى داد امیه به ستوه مى آمد و فکر مى کرد بلال ، دیگر دست از پیامبر و خدا مى کشد، وقتى به نزدیک او مى رفت ، مى دید که بلال با رمق اندک و نفس هاى ضعیف ، همچنان احد، احد مى گوید و خدا رابه یگانگى مى خواند.
امیه بیشتر خشمگین مى شد و دوباره آزار و شکنجه را از سر مى گرفت .
بلال ، قلبش به دریاى توکل و صبر متصل بود و با یاد خدا، مرهمى از ذکرالله بر زخمهاى بدن خویش مى نهاد و حماسه اى شگفت ، از پایدارى و استقامت در راه عقیده مى آفرید. صبر و تحمل بلال ، به راستى اربابانش را به زانو در مى آورد، و آنان با همه قدرت و تسلط، عاجز و درمانده مى شدند. رهایش مى کردند تا زخمهایش خوب شود و براى شکنجه اى دیگر آماده گردد.
آزادى بلال
رسول خدا (ص ) که غمخوار ملت بود، بیش از همه رنج روحى مى کشید و از شکنجه شدن یاران مسلمانش در ناراحتى بود و همواره در فکر مسلمانان زیر شکنجه بود و از حالشان خبر مى گرفت و به آن سرکشى مى کرد و به صبر و پایدارى دعوتشان مى کرد و به آنان ، بخاطر این استقامت در راه دین و وفادارى به آئین خدا، نوید بهشت مى داد.
شکنجه بلال به اوج رسیده ، توان بدنى او بشدت رو به ضعف نهاده و امکان شهادتش بسیار بود.
رسول خدا (ص ) پیشنهاد کرد که براى خلاصى بلال از این شکنجه ها، از صاحبش خریدارى شده و در راه خدا آزاد گردد.
امیه بن خلف هم از مقاومت بلال به ستوه آمد و از طرفى مى دید که بلال ،دیگر خدمتگزار او نخواهد بود و اگر هم او را بکشد مایه سرافکندگى است ، با پیشنهاد پیامبر موافقت کرد و بدینصورت ، نام افتخارآمیز بلال ، در کنار دیگر بردگانى که آزاد شده بدست پیامبر بودند قرار گرفت) الصحیح ج 2 ص 34)

هجرت به مدینه
بلال ، یکى از آن دسته از مسلمانانى بود که پیش از هجرت پیامبر به مدینه (یثرب ) عزیمت کرده بود، بلال ، که قلبى شیفته محمد داشت و دورى از او را به سختى تحمل مى کرد، با اینکه تب شدیدى داشت(اعیان الشیعه ج 14 ص 101(.  در عین حال ، روزها بر سر راه مکه مى نشست و در زیر آفتاب ، چشم انتظار آمدن پیامبر به مدینه بود. تا اینکه دوران انتظار به سر آمد، هنگام ورود آنحضرت به مدینه ، بلال ، همراه عده قابل توجهى از مردم که به پیامبر ایمان داشتند ولى او را ندیده بودند با شور و شوقى زائدالوصف به استقبال پیامبر شتافتند و مقدم پیامبر را بر دیار یثرب گرامى داشتند.
اولین مؤ ذن
در همان روزهاى نخست هجرت به مدینه ، ضرورت ایجاد مى کرد که براى خبردادن به مردم جهت حضور در نماز جماعت و شرکت در مسجد، یک وسیله و شعار اعلان وجود داشته باشد.
اذان ، از سوى خداوند به صورت وحى بر پیامبر نازل شد و پیامبر (ص ) به حضرت على (ع ) فرمود که اذان را به بلال تعلیم دهد(وسائل ج 4 باب اذان ، ص 612.)
بدینگونه بود که بلال ، عنوان افتخارآمیز اولین مؤ ذن را در اسلام ، دریافت کرد، بلال ، گر چه یک سیاه حبشى و غلام آزاد شده اى بود، ولى اینک به عنوان مؤ ذن پیامبر و سخنگوى رسمى دین خدا از طرف پیامبر انتخاب شده است و این امتیاز، بخاطر تقوا و تعهد و تقرب او به خداست . گر چه در آن روزگار، کسانى که صوتى دلنشین‌تر و لهجه اى فصیحتر از بلال داشتند فراوان بودند ولى پاکدلى و ایمان و خلوص بلال ، او را تا آن پایه و حد بالا برد و فضیلت یافت .
 

بلال ، که رخت هجرت به شام کشیده بود، تا زنده بود، هر سال به مدینه مى آمد، قبر رسولخدا (ص ) و دخترش زهراى اطهر (س ) را زیارت مى کرد و از اهلبیت پیامبر، دیدارى تازه مى کرد.
در سالهاى 19 20 هجرت ، بلال از دنیا رفت .
در آن هنگام ، از عمر بلال 63 سال گذشته بود.
پس از وفات ، در محلى بنام باب الصغیر که قبرستان معروفى است ، در کنار جمعى دیگر از اصحاب ، به خاک سپرده شد(اعیان الشیعه ج 14 ص 100)
اینک ، بر قبر بلال ، قبه اى است و بنائى ساخته شده ، که مزار اهل معرفت است و مسافران شام ، در نزدیکیهاى دمشق ، براى عرض ادب و تکریم مقام پرجلال بلال ، به آنجا مى روند.
رحمت خدا بر بلال باد، که پاک زیست و متعهدانه عمل کرد و تا آخرین روز حیات ، در راه دین خدا استوار ماند.
و امروز، نامش الهام بخش ماست و زندگیش ، الگو و اسوه اى براى کسانى که در مسیر خودسازى و ایمان در راه خدا، گام بر مى دارند.

برگرفته از کتاب «سلمان و بلال» نوشته «جواد محدثی».

منبع :سایت مصاف

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
شبهات اخیر

شبهات طرح شده ی اخیر

درباره ما
Profile Pic
سایت پژوهشی یاران عهد قصد دارد قدم کوچکی در نزدیکی ظهور و آگاهی به منتظران مولا بردارد اعضای این سایت از امتیازات ویژه ای برخوردار خواهند شد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما دوستان عاقبت سوریه چه خواهد شد؟؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 81
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 73
  • آی پی دیروز : 78
  • بازدید امروز : 81
  • باردید دیروز : 86
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 282
  • بازدید ماه : 265
  • بازدید سال : 2,099
  • بازدید کلی : 29,739